Then a friend poses an idea just ridiculous enough to work: enter the Tournament of Losers, where every seventy-five years, peasants compete for the chance to marry into the noble and royal houses. All competitors are given a stipend to live on for the duration of the tournament—funds enough to cover his father’s debt. All he has to do is win the first few rounds, collect his stipend, and then it’s back to trying to live a quiet life…
ترجمه فارسی (ترجمه ماشینی)
تنها چیزی که راث می خواهد یک زندگی آرام و آرام است. متأسفانه، پدرش دردسرهای زیادی را برای او به ارمغان میآورد – و بدهیهای زیادی را نمیتوان پرداخت کرد – تا این امکان وجود داشته باشد. وقتی ارباب جنایت محلی راث را از تخت بیرون می کشد و به او می گوید که سه روز فرصت دارد تا آخرین بدهی پدرش را بپردازد، راث نمی داند چه باید بکند. هیچ راهی برای بدست آوردن این همه پول در مدت زمان کم وجود ندارد.
سپس یکی از دوستان ایدهای را مطرح میکند که به اندازه کافی مضحک است: وارد مسابقات بازندگان شوید، جایی که هر هفتاد و پنج سال یک بار، دهقانان برای شانس ازدواج در خانههای اصیل و سلطنتی رقابت میکنند. به همه شرکت کنندگان کمک هزینه ای برای زندگی در طول مدت مسابقات داده می شود – بودجه کافی برای پوشش بدهی پدرش. تنها کاری که او باید انجام دهد این است که در چند دور اول برنده شود، کمک هزینه خود را دریافت کند و سپس به تلاش برای زندگی آرام برگردد…
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.