ترجمه فارسی (ترجمه ماشینی)
سحر و جادو در وجودم تکان خورد و هر آنچه را که می خواستم ارائه داد. با کمی بیشتر از یک فکر و یک یا دو حرکت، می توانستم جادو را وادار به انجام هر کاری کنم. تا زمانی که من حاضر بودم بهای آن را بپردازم… آلیسون بکستروم بهتر از همه می داند که وقتی جادو در میان باشد، هیچ چیز رایگان نیست. او مجبور شد بهای میگرن و فراموشی را در حین کار به عنوان سگ شکاری بپردازد و طلسمهای غیرقانونی را به کاستورهای آنها ردیابی کند. و حتی اگر جادو حافظه اخیر او را ربوده است – از جمله تاریخچه او با مردی که ظاهراً عاشق او شده است – آلی قصد ندارد از هاندینگ یا شهری که به آن اهمیت میدهد دست بکشد. سپس بخش اجرای جادوی پلیس از او میخواهد تا در مورد آنچه که به نظر میرسد یک پرونده ساده افراد گمشده است، مشورت کند. اما چیزی که به عنوان راهی برای ایجاد رانت آغاز شد، آلی را در معرض خطر جدی قرار می دهد، زمانی که مسیری که او دنبال می کند او را به دنیای تاریک جنایتکاران، ارواح و جادوی خون می کشاند. در آنجا، آلی متوجه می شود که برای زنده ماندن به چیزی بیش از جادو نیاز است. “ما قرار است چیزهای بیشتری از دوون مونک بشنویم.” —پاتریشیا بریگز، نویسنده پرفروش نیویورک تایمز «نوشتن مونک اعتیادآور است و تنها راه درمان، بیشتر، بیشتر، بیشتر است!» – نویسنده پرفروش نیویورک تایمز، ریچل وینسنت
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.