Michael Byron Domenico Sovrano
He took me to pay my father’s debt.
He married me to further his own ambitions.
He touched the murkiness inside me.
… and brought it to the light so I could see myself through his eyes.
His cruelty broke the chains that bound me.
His ferocity set me free.
His touch… shattered me
So he could put me back together in a form that mocked the girl I used to be.
I loved him,
…as much as I loathed that I couldn’t get enough of him.
That’s why I betrayed him.
It’s why he’ll never forgive me.
It’s why… I must spring the ultimate surprise…
ترجمه فارسی (ترجمه ماشینی)
“زیبای من را فرار کن… اگر تو را بگیرم، تو مال منی…”
مایکل بایرون دومنیکو سوورانو
او مرا برد تا بدهی پدرم را بپردازم.
او برای پیشبرد جاهطلبیهای خود با من ازدواج کرد.
او دست به دست کرد. تیرگی درون من.
… و آن را به نور آورد تا بتوانم خودم را از چشمان او ببینم.
ظلم او زنجیرهایی را که مرا بسته بود شکست. .
وحشیگری او مرا آزاد کرد.
لمس او… من را در هم شکست
بنابراین او توانست مرا به عقب برگرداند. با هم به شکلی که دختری را که قبلا بودم مسخره میکرد.
من او را دوست داشتم،
…همانقدر که از اینکه نمیتوانم متنفر بودم از او سیر شوید.
به همین دلیل به او خیانت کردم.
به همین دلیل است که او هرگز من را نخواهد بخشید.
به همین دلیل است که… من باید غافلگیر کننده نهایی باشم…
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.