خلاصه داستان نمایشنامه فولکلور و موزیکال شمس الدین و فاطمه سلطان
در زمانهاي خیلی خیلی قدیم در یک روستا خانواده اي زندگی میکردند به نام خانواده فاطمه سلطان ، پسري به نام شمس الدین الدین عاشق فاطمه سلطان بود و قرار بود که با هم ازدواج کنن روز خواستگاري فاطمه سلطان و شمس الدین الدین نماینده خان روستا میآید و میگوید که هیچ ازدواجی بدون اجازه خان نباید انجام بشه همه میگویند که این ها شیرینی خورده همدیگه هستن خان شرط میگذارد که شمس الدین باید یکسال تمام قنات بزند اجازه ازدواج صادر بشود.
شخصیت ها:
فاطمه سلطان: دختر قصه ما با چهره اي مهربان و معصوم لباس محلی قدیمی
بی بی مریم: مادر فاطمه سلطان با لباس محلی
شمس الدین الدین: جوان عاشق پیشه با لباس سنتی قدیمی
کدخدا: شخصیتی زورگو جهت ابلاغ دستورات خان
ملیجک: برادر کوچک فاطمه سلطان که یک مقدار شیرین عقل میباشد.
راوي: جهت پیوستگی داستان
هنرورها: پنج نفر خواستگار رقیب
احمدتو: خواستگار جا مانده از رقابت
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.