Part I of the book examines three areas of investment law-the ‘fair and equitable treatment’ standard, expropriation, and remedies-in which the role of domestic law has so far been under-appreciated. It argues that tribunals are justified in drawing on domestic law as a relevant factor in their rulings on these three issues. Part II of the book examines how questions of domestic law should be resolved in investment arbitration. It proposes a normative framework for use by tribunals in ascertaining the contents of the domestic law to be applied. It then considers counter-arguments, exemptions, and exceptions to applying this framework, and it evaluates how tribunals have ruled on questions of domestic law to date.
Investment treaty arbitration has endured much criticism in recent times, partly over fears of its encroachment on sovereignty. The book ultimately contends that closer attention by tribunals to one of the principal expressions of a state’s sovereignty-the elaboration of its domestic law-will reduce criticism of the field.
ترجمه فارسی (ترجمه ماشینی)
اگرچه قوانین داخلی نقش مهمی در داوری قراردادهای سرمایه گذاری ایفا می کند، این موضوع کمتر مورد بحث و تحلیل قرار گرفته است. دادگاه های معاهده سرمایه گذاری چه زمانی باید با قوانین داخلی درگیر شوند؟ دادگاه های معاهده سرمایه گذاری چگونه باید مسائل مربوط به قوانین داخلی را حل و فصل کنند؟ این سوالات پیامدهای قابل توجهی هم برای مشروعیت سیستم معاهده سرمایه گذاری و هم برای حکمیت داوری اعضای دادگاه دارد. این کتاب با تکیه بر رویه قضایی، اصول حقوق بین الملل و تحلیل تطبیقی به این موضوعات مهم می پردازد.
بخش اول کتاب به بررسی سه حوزه قانون سرمایه گذاری می پردازد – استاندارد «رفتار عادلانه و عادلانه»، سلب مالکیت، و راه حل ها – که در آنها نقش قوانین داخلی تا کنون کمتر مورد توجه قرار گرفته است. این استدلال می کند که دادگاه ها در استناد به قوانین داخلی به عنوان یک عامل مرتبط در احکام خود در مورد این سه موضوع موجه هستند. بخش دوم کتاب به بررسی چگونگی حل مسائل حقوق داخلی در داوری سرمایه گذاری می پردازد. این یک چارچوب هنجاری را برای استفاده توسط دادگاه ها در تعیین محتوای قوانین داخلی پیشنهاد می کند. سپس استدلالهای متقابل، معافیتها و استثنائات را برای اعمال این چارچوب در نظر میگیرد و ارزیابی میکند که چگونه دادگاهها تا به امروز در مورد مسائل مربوط به قوانین داخلی تصمیم گرفتهاند.
داوری قراردادهای سرمایهگذاری در زمانهای اخیر انتقادهای زیادی را متحمل شده است، تا حدی در مورد آن ترس از تجاوز به حاکمیت. این کتاب در نهایت ادعا میکند که توجه بیشتر دادگاهها به یکی از عبارات اصلی حاکمیت یک دولت – بسط قوانین داخلی آن – باعث کاهش انتقاد از این حوزه میشود.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.