But I knew her as the sultry voice blowing up my phone for late night chats about Proust and Hemingway interspersed between the filthiest little … mutually satisfying exchanges … I’d ever experienced in my life.
We’d never met.
Until the day she walked into my office, her cherry lips wrapped around a candy apple sucker and an all too familiar voice that said, “You wanted to see me, Principal Hawthorne?”
AUTHOR’S NOTE: This full-length romance is a complete standalone and contains subject matter that may trigger sensitive readers. All characters are adults and all interactions are consensual. 🙂
ترجمه فارسی (ترجمه ماشینی)
اسم روی صفحه “آبسنت” بود.
اما من او را بهعنوان صدایی میشناختم که تلفنم را برای چتهای آخر شب درباره پروست و همینگوی منفجر میکند و بین کثیفترین صداها پخش میشود. کمی… تبادل رضایتبخش متقابل… من تا به حال در زندگی خود تجربه کرده بودم.
ما هرگز ملاقات نکرده بودیم.
تا روزی که وارد دفتر من شد، لبهای گیلاسیاش دور یک آبنبات مکیدن سیب پیچیده بود و صدایی کاملاً آشنا که میگفت: «میخواستی من را ببینی، رئیس هاثورن؟ ”
یادداشت نویسنده: این رمان عاشقانه تمامقد کاملاً مستقل است و حاوی موضوعاتی است که ممکن است خوانندگان حساس را تحریک کند. همه شخصیت ها بزرگسال هستند و همه تعاملات توافقی است. 🙂
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.